پست مدرنیسم
اینکه واژه پست مدرن چه زمانی ودر چه ارتباطی به کار برده شد
شرح یکسانی وجود ندارد.
در حالی که برخی بر این باورند که این واژه اولین بار به وسیله
فدریکود اونیس ادیب اسپانیایی در 1934علیه ادبیات مدرنیسم استفاده
شده .
اما تاریخ قدیمتری برای به کارگیری واژه پست مدرن در دست است
بر این اساس اولین بار یک فیلسوف المانی به نام رد لف پان ویتز با
استفاده از وضعیت هیچ انگارانه ای که نیچه شرح داده بود در توصیف
وضعیت فرهنگی جدید تمدن غربی از اصطلاح پست مدرن سود جست.
پست مدرنیسم مجموعه ای از تفکرات و نظریه ها در زمینه های علم
و معرفت. سیاست و هنر وادبیات و.... و سرانجام معماری است که شاید
با تسامح بتوان وجه مشترک همه انها رادر نقد مدرنیسم و به چالش خواندن
مواضع کلیدی و اساسی مدرنیسم دانست.
در میان این مجموعه از تفکرات و نظریه ها یکدستی وهما هنگی
ایجا بی و اثبا بی وجودنداردبلکه بیشتر به چالش کشیدن مدرنیته است که انها را
زیر عنوان پست مدرن گرد می آورد.
پیشوند پست(post) را به بعد. ما بعد. فرا. یا پسا و نظایر آن ترجمه کرده اند که
همگی حکایت از نوعی گذشتن و عبور از یک مرحله به مرحله دیگر می دهد به
تعبیری از مدرنیسم به پسا – بعد مدرنیسم اما اینکه آیا واقعا چنین تحول و عبوری
صورت گرفته میان آرا و نظریه ها وحدتی وجود ندارد.
منتقدان پست مدرن اصولا منکر چنین گذری هستند و اندیشه های پست مدرنیستی
را در ادامه یا در بیشترین حالت ادامه منتقدانه مدرنیسم ارزیابی می کنند.
برخی محتاطانه و با نوعی همدلی آن را در حال گذر از مدرن به پست مدرن اشاره
می کنند و سرانجام سر سخت ترین مدافعان پست مدرن تا کید دارند
که دیگر مدرنیته وپایه های محوری آن را باید متعلق به گذشته ای که شتابان
از ما دور میشود و فاصله می گیرد دانست.
مشکل وقتی پیچیده تر می شود که توجه کنیم طرفداران و شارحان پست مدرن
الزاما به تائید یکدیگر بر نمی آیند.
جنکز همچون یکی از مهمترین معرفی کنندگان معماری پست مدرن
با اشاره به پست مدرنهای مشهوری مانند لیوتار بودریا و حسن تاکید
دارد که آنها را بیشتر لیت- مدرن می نامد.
یعنی نوعی مدرنهای بعدی که همچنان به سنت (نو) پایبند هستند.
جنکز این نامگذاری را تنها یک نامگذاری لفظی نمی داند بلکه
حکایت از ریشه داشتن در ارزشها و فلسفه می داند.
او با استفاده از یک تمثیل یکی دانستن لیت مدرنها را با پست مدرنها
مانند یکی دانستن کاتولیکها و پروتستانها به خاطر ایمان مشترکشان به
مسیح می دانند.
اهمیت بحث جنکز وقتی بهتر فهمیده می شود که توجه کنیم معماری
یکی از مظاهر مهم واصلی تبلور اندیشه پست مدرنیستی است.
در مورد اینکه چگونه پست مدرنیسم مدرنیته را به چالش طلبیده است
باید گفت درک پست مدرنیسم بدون درک مدرنیته یا دست کم درکی که
پست مدرنها از مدرنیته دارند امکان پذیر نیست .
طبعا در اینجا امکان بحث گسترده در مورد مدرنیته یا ان گونه که دعوی
اموزه ای پیدا می کند یعنی مدر نیسم وجود ندارد وتنها به برخی از مهمترین
نکات مرتبط با مباحث ومواضع پست مدرنها اشاره می شود.
استفن وایت در پژوهشی در مورد نظریه سیاسی وپست مدر نیسم معتقد
است که مقوله فرا روایتهای مدرنیسم یکی از مهمترین موضوعات مورد
چالش پست مدرنهاست.
اصطلاح فرا روایتها از دیدگاه پست مدرن نامیدن آن ویژگی یا ویژگیهایی
ازمدرنیته است که به وسیله طرفداران واندیشمندان مدرن از عناوینی مانند
علم درک یا فهم که به طورعمومی وگسترده می تواند پایه های ثابت وفراگیر
از علوم ودرک تحولات اجتماعی وهمچنین جایگاه انسان ونحوه نگرش به
خلقت را تامین وتضمین نماید استفاده می شود.
بدین معنا اصطلاحات روایت وفراروایت خالی از طعن نیست.
فرا روایتهای مدرنیته از نظر پست مدرنها را می توان در قالبهای متعددی
شناسایی کرد ونشان داد که چگونه اهمیت واعتبارخود را از دست داده اند.
شاید مهمترین شکل فراروایتی نحوه نگرش به عقل وعقلانیت نهفته در عصر
روشنگری باشد.
پذیرش عقلانیت را می توان درعصر روشنگری یافت که سابقه آن به زمان
دکارت وتقسیم سوژه همچون فاعل شناسایی یا همان ذهن وابژه یا متعلق
شناسایی یا همان عین می رسد.
عقلانیت عصر روشنگری که به طور آشکار وصریح اروپامدار وسفید گرا
بود از عقل ونحوه ظهورآن یک شکل بندی غالب ومسلط را تداعی می کرد
که دیگر گونه های شناخت با توجه به ان ارزیابی می شد.
به طور مثال نحوه فهم وادراک شرقیها وسیاهان یا اقوام بدوی به دلیل تمایز
با نحوه عقلانیت عصر روشنگری در مراتبی نازلتر جای می گرفت وحتی
می شد انها را همچون خرافات رده بندی کرد.
در واقع عقلانیت عصر روشنگری بیشتر وجه غالب خود را به وسیله تجربه
گرایی و استفاده از روشهای نوین علمی بدست آورده بود بر این اساس انسان
می توانست مطمئن شود که یا به حقیقت دست یافته یا امکان دست یافتن به آن
را دارد.