هر انسانی در زندگی اهدافی را دنبال می کند و برای رسیدن به آنها

ابزاری را مورد استفاده قرار می دهد.

یکی از آن اهداف رسیدن به کمال انسانی است و یکی از ابزار دستیابی

به کمال فهم و آکاهی ناشی از علم است.

زمانی در یکی از سخنرانی های دکتر سیف زاده ( از نظریه پردازان

روابط ن بین الملل ) موضوعی مطرح شد به نام شناخت شناسی

آن روز از سخنان دکتر سیف زاده مطالبی را متوجه نمی شدم تا اینکه

به تحقیق در مورد آن پرداختم هر چند با سخنان بعضی از شخصیتهای

خبره در امر عرفان و موضوع مد نظر من سر خورده و دلسرد شدم

اما در راه فهم آن مصر بودم و حال به سخنان دکتر سیف زاده واقف

 شدم و این زمانی است که نیمه های شب از فرط پرسشگری ذهنم

 در هر موضوعی از خواب بر می خیزم و تا ساعاتی به فکر و مطالعه

مشغول می شوم .                                                                     

اگر بخواهم این احساس را تشریح کنم حالتی است که ذهن بین پرسش

و شوق دانستن غوطه ور می شودو دائم به چیستی و چرائی ها می پردازد

 و به دنبال علت وجودی و هستی اسیاء و موجودات می پردازد.

این حالت انسان را مجبور به تحقیق و پرسش در مورد آنها می کند.

و در پی یافتن پاسخی برای فرضیه ها و سو الات ذهن خود است.

در کشاکش این پر سشها و گفتارها و فرضیه ها و حدس و گمانه زنی ها

نیرویی شوق رسیدن و دستیابی به فهم آنها را به انسان می دهد که با

لذتی وصف نا شدنی به سمت آنها روا نه می سازد.

خدایا این نیرو را به من عطا فرمودی خود آن را تقویت کن.