فرا گرفتم بل بهتر. آموختم که بهترین و با صفا ترین کلاس این عالم خاکی کلاسی است که زیر پای پیر ترین فرد دنیا ست. آری آن پیری که خمی در قامتش نشان از افتادگی و تواضع وی دارد اما من خمیدگی نمی بینم در پس این خمیدگی راست قامتی به بلندای هستی وجود دارد تا ارتفاع کمال انسانی که مقصدی والا تر از آن برای اهدافش نیافته است. کوچک ترین خطا حتی روزنه ای که هست را محو می کند دقتی به بزرگی هستی می باید. حال پیدایی روزنه ای برای هدایت دیگران باز نموده است که فراخی آن وابسته به خویشتن خویش است. وصف وی نمی دانم. نکند به این اشتباه عظیم بیانجامد. چهره ای بشاش و نورانی چشمانی نه نافذ بلکه گو یای مطالبی پر بار و گیرا تا بدان جا که اگر خطا یی صورت پذیرد حرفهای وی نگاهی بیش نیست. گفتاری بیش از این دسترنجی بهتر از همان نگاه ندارد. به سخن کوتاه گردد.