بحران هسته ای
بحرانی که در حال حاضر سیاست ما را فرا گرفته است و به منافع عمومی مبدل گردیده است و مردم آن را حق خود میدانند و لحظه ای از آن غافل نمی شوند و آن را خط قرمز می دانند انرژی هسته ای است.
این بحران از آنجا آغاز گردید که سیاست مردان غربی به این موضوع پی بردن و می شود گفت به نحوی لو
رفت و آنها فهمیدند که ایران مسمم به برخورداری ازانرژی هسته ایی هست به همین دلیل البرادعی رئیس آژانس به ایران سفر کرد تا از این موضوع مطمئن گردد متاسفانه مسئولان سهل انگاری کرده ایشان را به نطنز برده و محوطه ایی را که در زیرزمین عمیقی بود برده و دستگاههای مربوطه را به وی نشان دادند البرادعی با دیدن این وسایل مجهز و پیشرفته شوکه شده و به وحشت می افتد که ایران حتی به سلاح هسته ای نیز دستیافته است وبا بازگشت به آژانس در پی گزارش مفصلی می خواست ایران را متهم به داشتن سلاح هسته ای کند که اگر هم پیمانان مه در عدم تعهدها نبودند خدا می داند چه می شد زیرا آنها البرادعی را قانع کردند ایران هنوز حتی موفق به غنی سازی هم نشده است مسیله دیگر این بود که همان طور که می دانید ایران روی کمربند زلزله واقع شده است و کشوری است که در آن زلزله زیاد رخ میدهد . ایران در پی خریداری دستگاهی از غرب می افتد که زلزله را قبل از به وقوع پیوستن مخابره می کند و غافل از انکه این دستگاه که در چالوس کار گذاشته شده بود نه تنها وقوع زلزله را مخابره می کرد بلکه هر نوع لرزش حاصل از آزمایشات هسته ای را نیز مخابره می نمود که غربیها به هین ترتیب پی بردند که ایران اعمالی را در جهت استفاده از انرژی هسته ای انجام داده است .
ایران به مذاکره به اروپاییان روی می آورد چون به دلایلی که خواهم گفت پا را از اینکه ایران باید این کار را متوقف سازد پایین تر نمی آورد.
در ابتدا لازم است متذکر شوم که چرا اروپا و آمریکا در پی سنگ اندازی جلوی دستیابی ما به انرژی
هسته ای هستند.
همان طور که اطلاع دارید آمریکا طرحی دارد به نام (طرح خاورمیانه بزرگ) آمریکا در این طرح اهدافی را دنبال می کند .
لازم می دانم در ابتدا دلایل به وجود آمدن و مطرح شدن این طرح را برای آمریکا بیان نمایم .
آمریکا معتقد است که منشاو خاستگاه افراط گرایی وتروریسم که منافع ملی غرب وامنیت بین المللی را تهدید می کند خاورمیانه و شمال افریقا است.
دوم انکه وضع تهدید زای منطقه حاصل فقدان آزادی ودموکراسی. سطح پایین دانش .عدم توسعه علمی .جایگاه نامناسب زنان ووضعیت نا مطلوب حقوق بشر است .
به عبارت دیگر توسعه نیافتگی و محرومیت مردم از حقوق سیاسی .اقتصادی و اجتماعی .باعث رشدافراط گرایی اسلامی .تروریسم.مهاجرت غیر قانونی و جرایم سازمان یافته بین المللی می شود که عامل بی ثباتی وناامنی منطقه ای و بین المللی هستند.
خلاصه آنکه آمریکا از دستیابی ایران به انرژی هسته ای نگران است و با دید منفی نسبت به ایران مسائل را تحلیل می کند.
منظور بنده از نوشتن این مطالب این بود که ما چه راه حلهایی برای برون رفت از این بحران جستجو کنیم.
بعضی صاحب نظران معتقدند که ایران باید غنی سازی را متوقف نموده و به حالت تعلیق در آورد .
دیگر اندیشمندان معتقدند که ایران نباید از مذاکره دست بردارد تا به هدفش برسد.
متفکران دیگری هم اعتقاد دارند که ایران باید بدون توجه به اروپا وآمریکا غنی سازی را به پایان برساند.
اما نظر من این است ما باید در ابتدا اعتمادی را که اروپا وآمریکا نسبت به ایران خواهانند بازسازی کنیم .
و ما باید افکارمان را هم به جهتی دیگر که همان ارجاع پرونده به شورای امنیت است را هم بچرخانیم .
زیرا با رفتن پرونده به شورای امنیت ما باید منتظر تحریم اقتصادی باشیم که بحرانهای بی شماری را به همراه خواهد داشت.
من در مطالب بعدی خود به آن بحرانها اشاره خواهم نمود.